«نماینده» / محمد مهدی رحیمی/ سفر هفته گذشته رئیس ستادکل نیروهای مسلح ترکیه و در پی آن رئیس جمهور این کشور به تهران، در صدر اخبار رسانه های منطقه ای نشست و با تحلیل های متعددی همراه شد، در این یادداشت به بررسی پیام های این سفر پرداخت شده است.
گردونه تحولات منطقه غرب آسیا گردشش بیشتر و سرعتش افزون شده است و در هر چرخش، تحولی نو را با خود به همراه دارد. اگرچه مخرج مشترک این تحولات، دست برتر محور مقاومت را هویدا می کند اما دشمنان منطقهای و فرامنطقهای این محور هم بیکار ننشستهاند و مدام در حال طراحی نقشهای جدید برای گرفتار کردن منطقه به مشکلات نو و غفلت از مسئله اصلی، یعنی اشغال فلسطین هستند.
در همین چارچوب، رصد بازیگری به نام «ترکیه» با نتایج جالب و قابل توجهی همراه است. مقامات ترک که تا چند ماه پیش از فتنه شام، با خاندان اسد شام خانوادگی میخوردند، به یکباره سودای سقوط حکومت سوریه و خواندن نماز در مسجد اموی دمشق به سرشان زد و همچون زنگی مست، وارد جبهه غربی-عربی علیه نظام قانونی سوریه شدند و در مرحلهای از بحران، بیشترین کمکهای میدانی را به واسطه همسایگی با منطقه درگیری، به تکفیریها و تروریستها داشتند.
در این مجال فرصت بررسی جزئی و مرحله به مرحله اقدامات ترکیه در این بحران فراگیر نیست، اما در مقطع کنونی توجه به رفت و آمدهای مقامات ترکیه و جلساتی که با حضور آنها برای حل بحران سوریه و برخی منازعات دیگر منطقهای برگزار می شود، همراه با پندها و عبرتهای بسیاری است.
از همین باب به سفر اخیر مقامات آنکارا به تهران باید عنایت ویژهای داشت. سفری که ابتدا با حضور سرلشکر خلوصی آکار رئیس ستادکل نیروهای مسلح ترکیه به تهران، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز شد و در حالیکه ۳ روز از حضور او در ایران میگذشت، اردوغان هم راهی کشورمان شد، تا مذاکرات فشردهای در سطوح مختلف با مقامات ایرانی داشته باشد.
اردوغان هنوز تهران را ترک نکرده بود که گفت: «در مذاکرات با رئیسجمهور اسلامی ایران درخصوص سوریه و عراق توانستیم به جمعبندی برسیم.» برای آنها که در ۶ سال گذشته ثبات قدم ایران در مواجهه با بحران سوریه را شاهد بودهاند، همین یک جمله کافی است تا بفهمند رئیس جمهور ترکیه از چه موضعی سخن میگوید.
مهمترین بخش این سفر را اما باید دیدار رجب طیب با رهبر معظم انقلاب عنوان نمود. در همه سالهای بحران سوریه تا به امروز و علی رغم همه نقش آفرینیهای منفی ترکها و اقدامات آنها علیه دولت قانونی اسد، مقامات جمهوری اسلامی تلاش کردهاند ترکیه را از صف مخالفان سوریه جدا کنند و همواره ولو در سطوح پایین روابط را با این کشور حفظ کردند که اوج آن در ماجرای کودتای ترکیه بود. از باب همین نگاه راهبردی و دقیق بود که مذاکرات آستانه با حضور ایران، روسیه و ترکیه کلید خورد تا این بار برخلاف بسیاری از بحرانهای منطقه ما، ابتکار عمل در حل آنرا کشورهای منطقه در دست بگیرند نه دول غربی و سازمان های وابسته به آنها.
ابتکاری که رهبر انقلاب هم در دیدار اردوغان از آن ابراز خرسندی کرده و تاکید کردند که قضایای سوریه در اثر این همکاریها روند رو به بهبودی دارد.
شاید کلیدی ترین مطلب در این دیدار آنجا بود که رهبر انقلاب با اشاره به مشکلاتی که جهان اسلام گرفتار آنها شده است تاکید کردند: «در مقابل این مشکلات، اگر ایران و ترکیه در مسئلهای به توافق دست پیدا کنند، آن توافق قطعا محقق خواهد شد و نفع آن به هر دو کشور و به دنیای اسلام خواهد رسید».
در این فضا حتما باید برای همراهی بیشتر ترکیه در حل پروندههای منطقهای تلاش کرد و حتی در مواردی، ولو به طور موقت، چشم بر برخی اقدامات قبلی این کشور بست. البته نباید از این نکته هم غافل شد که حسن ظن بیش از حد و دلخوش کردن به تک تک کلمات اردوغان و مقامات دولتش هم، از تدبیر به دور است، چرا که آنها در مواردی در سالهای اخیر نشان دادهاند که بین مواضع اعلامی و اقدامات اعمالیشان فاصله است.
باید کمی صبر کرد و هم آهنگ با گامهای مثبت آنکارا، به سمت ترکها قدم برداشت.
نظر شما